به بیان ساده، یک نویسنده محتوا شخصی است که مطالب را مینویسد – به همین سادگی.
هدف نویسنده محتوا این است که خواننده را با برند یا کسب و کار آشنا کند. در واقع با خلق محتوا این اطلاعات را به مخاطبان میدهد و باعث افزایش آگاهی آنها از تجارت شما میشود. اهداف آنها ممکن است، سرگرمی یا آموزش باشد.
شغل یک نویسنده ممکن است شامل نوشتن پستهای وبلاگ، مقالهها، روزنامهها، ویژگیهای مجله و… باشد. داشتن یک نویسنده تولید محتوا بیشتر یک کار روزنامه نگاری است با پستهایی به فرمهای طولانیتر و اغلب کاملاً مفصل هستند.
اگر می خواهید یک نویسنده موفق باشید، این ۵ مهارت برتر هستند که باید توسعه دهید:
هر شکل از نوشتن، سبک خاص خود را دارد. باید بتوانید با مباحث و سبکهای مختلف نوشتار سازگار شوید. اگر پست وبلاگ خود را انجام میدهید، میتوانید کمی آزادی بیشتر ذهنی داشته باشید. در واقع از نویسندگان انتظار میرود که واقعیت و حقیقت را بنویسند.
آنچه را که مخاطبان دوست دارند به آنها بدهید. با خوانندگان خود آشنا شوید، بنابراین میتوانید یاد بگیرید تا آنچه را که میخواهند بخوانند، بنویسید. به اصطلاح “شخصیت خریدار” ایجاد کنید. از این گذشته، هدف اصلی مخاطبان شماست.
بیایید با آن روبرو شویم – این روزها رقابت سخت است. هزاران نفر مطالب را با همین موضوع مینویسند و شاید این ایدهها اغلب چالش برانگیز باشد. اما بدون اصالت، نویسندگی با محتوای خوب تقریباً غیرممکن است. هر نویسنده با استعدادی میداند که چگونه میتواند یک دیدگاه منحصر به فرد را برای هر موضوعی به وجود آورد.
در اوقات فراغت به یاد گرفتن بپردازید؛ تا اصول وردپرس،HTML ، CSS و… را بیاموزید. هرچه از ابزارهای مشابه اینها بهتر باشید، مطالبی را که ارائه میدهید بهتر است.
ارتباط با مخاطبان خود را از طریق رسانههای اجتماعی حفظ کنید زیرا که کارآمدترین روش برای شناخته شدن است.
کپی رایتر شخصی است که مطالب بازاریابی و تبلیغاتی را مینویسد. هر تبلیغی که میبینید، همه بروشورهایی که از طریق نامه دریافت میکنید، صدای زنگهایی که در رادیو میشنوید – همه توسط یک کپی رایتر نوشته شده است. وظیفه نویسندگان این است که برای فروش یک محصول، توجه مخاطبان را فوراً جلب کنند.
کپی رایت یعنی نوشتن از طریق نسخه برداری کلمات و زبان در جهت متقاعد کردن خوانندگان برای انجام عملی است.
برخلاف سایر اشکال نوشتن محتوا، کپی رایت معمولاً مکالمه و تعامل بیشتری دارد. از آنجا که هدف آن ترغیب و نیرومندسازی برند است.
کپی رایترها به راحتی میتوانند در زمینه شناخت محصول، یادگیری حرفه، تبلیغات و… به شناخت کاملی برسند و حرفهای به نوشتن بپردازند.
یک نویسنده خوب میفهمد که یک بازار هدف خاص برای شنیدن و ترکیبی از زبان شوخ طبعی و ترغیب کننده نیاز دارد تا خوانندگان را وادار به انجام یک اقدام خاص کند.
بر خلاف یک کپی رایتر، یک تولیدکننده محتوا بیشتر به مطالبی توجه میکند که به خوانندگان اطلاع میدهد، آموزش میدهد وسرگرم میکند.
آنها در استراتژیهای بازاریابی آنلاین تجربه کردهاند و میتوانند برای بسیاری از کانالها، از جمله وبسایتها، وبلاگها، رسانههای اجتماعی و… محتوا ایجاد کنند. این محتوا معمولاً برای تقویت ارتباط بین خواننده و برند طراحی شده است.
یک استراتژیست محتوا، مسیر استراتژی کلی برند را کنترل میکند. آنها از دیدگاهی خواهند دید که چارچوب شکل محتوا را تعیین میکنند و اینکه از کجا انتشار آن آغاز گردد، را تشخیص میدهند.
آنها همچنین اطمینان حاصل میکنند که کیفیت محتوا سازگار است و به اهداف بازاریابی خاصی دست مییابد. برای این کار، از ابزارهای تحلیلی برای اولویت بندی قالبهای محتوا و کانالهای توزیع استفاده خواهند کرد.
از جمله وظایف استراتژیست محتوا باید بتواند:
در خلاصه
هدف از نویسندگان، ترغیب مردم به اقدام است. هدف نویسنده محتوا مشغول خواننده است.
کار استراتژیست محتوا ایجاد استراتژی محتوا، مدیریت فرآیند و به حداکثر رساندن نتایج در طول زمان است. به عبارت ساده، نویسندگان محتوا اعتماد ایجاد میکنند، کپی رایترها فروش و استراتژیستهای محتوا کشتی بازاریابی محتوا را هدایت میکنند.
قبل از شروع پروژه محتوای بعدی خود، این تعاریف را در خاطر داشته باشید. دانستن جایی که در این معادله قرار میگیرید به شما کمک میکند تا با دیگران کارآمدتر عمل کنید و اطمینان حاصل کنید که محتوای شما به اهداف خود، در هر کجا که باشد برسد.
این مقاله توسط جنان خزرجی در آواتهوم تالیف گردیده است. کپی با ذکر منبع بلامانع است.