از همین ابتدا برای نوشتن معادل انگلیسی پاراگراف معذرتخواهی میکنیم. به هرحال، پاراگراف بین اهالی تولید محتوای وبسایت و سئو شناخته شده است و این اصطلاح بین آنها به کار میرود. برای همین ما چارهای جز نوشتن آن نداریم. در حقیقت این مقاله برای افرادی است که به صورت تخصصی برای وبسایت ها مطلب مینویسند.
پاراگرافبندی یکی از مهمترین اصول در تولید محتوا است. در واقع چه از نظر قابلیت خوانایی و چه از نظر سئو، تقسیم متن به پاراگرافهای متعدد و طول آن خیلی مهم است. این اهمیت بعد از جستوجوی معنایی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت؛ اما همیشه چالشی در این خصوص وجود دارد. اینکه چه تعداد پاراگراف در متن به کار ببریم؟ چگونه بنویسیم و چه ساختاری داشته باشد؟ از همه مهمتر اینکه طول هرکدام چقدر باشد؟
تا به حال نکات زیادی در این خصوص گفته و نوشته شده است. نویسنده سعی کرده تا از دید خودش و با توجه به خوانایی کاربر نکتهای را مطرح کند. از آن طرف، متخصص سئو درصدد ترکیب آن با دانش بهینه سازی مطلب بوده است تا برای مورد پسند گوگل قرار بگیرد. این وسط تولیدکننده محتوا است که سردرگم بین دو نظر میماند.
ما در این مقاله قصد داریم تا نکات لازم مربوط به پاراگراف نویسی و تقسیمبندی آن را برای شما بنویسیم. این نکات مطالعه و تجربه خود نویسندگان آوات هوم است. تجربهای که هرکدام بعد از چند سال در محتوانویسی در کنار مطالعه اصول به آن دست پیدا کردهاند.
متنی را در نظر بگیرید که از اول تا آخر بدون هیچگونه تنفسی نوشته شده باشد. نامههای اداری قدیمی بیشتر این سبک را داشتند. با اینکه کوتاه بودند؛ اما پاراگرافی بین آنها وجود نداشت. نداشتن پاراگراف روی خوانایی متن اثر منفی میگذارد. چشم کاربر از خواندن متن طولانی خسته میشود. او به دنبال این است که با خواندن هر بخش، تنفسی بکند. اگر چنین چیزی وجود نداشته باشد، آزرده شده و سریع صفحه را ترک میکند.
تقسیمبندی متن به بخشهای کوچکتر، جدا از اینکه تکنیک نویسندگی است، باعث میشود تا کاربر به راحتی بتواند متوجه موارد اصلی شود. متن را به خوبی درک کند و چشم او از دنبال کردن خطها به صورت پشت سر هم خسته نشود.
این مسئله از دیدگاه سئو هم خیلی مهم است. جستوجوی معنایی که به وجود آمد، روی پاراگرافبندی تأثیر به سزایی داشته است. اگر از افزونه سئو وردپرس استفاده کنید، پاراگرافهای شما را بررسی میکند. اگر نمونههای طولانی داشته باشید، به شما امتیاز منفی میدهد. در واقع خوانایی و سئو دو اصل مهم است که باید در اصول پاراگرافبندی متن، آنها را رعایت کنید.
همانطور که در بالا گفتیم، اصولی که در بالا خواهیم نوشت حاصل تجربیات خود نویسندگان آوات هوم است. شاید آنها را در جای دیگری هم بشنوید؛ اما مواردی هستند که کاملاً مورد بررسی قرار گرفتهاند.
از نظر سئو طول پاراگراف باید حداکثر ۳۰۰ کاراکتر باشد؛ چیزی حدود ۴.۵ خط. حالا اینکه این ۴.۵ خط بر اساس چه معیاری هم تعیین شود، خیلی مهم است. گاهی ۴ خط ورد، دو خط در صفحه اینترنت میشود و گاهی دیگر هم کمتر. برای همین ما صفحه سایت را در نظر میگیریم. حدود ۴ خط صفحه شما، آنهم در حالت استاندارد. برای اینکه خیالتان هم بابت این قضیه راحت شود، نسبت خطوط ورد با صفحه سایت خود را در نظر بگیرید.
البته همیشه این مسئله امکانپذیر نیست. گاهی پیش میآید که طول پاراگراف به ناچار باید بیشتر شود. به هرحال جملات به هم مرتبط بوده و نمیتوان آنها را قطع کرد. گاهی هم کوتاهتر میشود؛ برای مثال دو خط. در این حالت سعی نکنید که زیاد بنویسید. زیاد نوشتن چیزی جز متن بیهوده دست شما نخواهد گذاشت.
متن شما یک موضوع کلی دارد که در خصوص آن مینویسید. ساختار متن به صورت مقدمه، متن و نتیجهگیری است. این متن از چندین پاراگراف چندین شده است. ساختار هرکدام هم باید مثل ساختار متن باشد؛ یعنی مقدمهای داشته باشد که با یک جمله شروع میشود؛ سپس متن و در نهایت نتیجهگیری.
نکته اینجا است که چگونه چنین چیزی را برای هر پاراگراف تعیین کنیم. اصلاً چگونه متوجه شویم که باید به سراغ پاراگراف بعدی برویم؟
برای اینکه بتوانید برای هرکدام حداقل موضوع مناسب تعیین کنید، ابتدا بهتر است که در یک کاغذ تمامی عنوانها را بنویسید؛ برای مثال، در خصوص دیجیتال مارکتینگ که دارای زیرعنوانهای تعریف، روشها و مزایا است. هرکدام یک عنوان کلی دارند که میتواند چندین خط در موردشان صحبت کرد. بعد هرکدام را باز ریزتر کنید. برای مثال در خصوص روشها میتوانید به ایمیل مارکتینگ، سئو و بازاریابی شبکههای اجتماعی اشاره کنید. برای هرکدام هم باز میتوان چندین خط تعریف کرد.
حالا بررسی کنید که برای هرکدام چه چیزی میتوانید بنویسید. این را میتوان در قالب پاراگراف مطرح کرد. یک پاراگراف برای ایمیل مارکتینگ و دیگری برای سئو و همینطور الی آخر. حالا عنوان را به دست آوردید، نوبت به متن و نتیجهگیری میرسد. در متن میتوانید فقط در خصوص استفاده از مزایا و تکنیکهای آن کمی صحبت کنید. نهایتاً تعریفی بنویسید.
آن چیزی که میماند، نتیجهگیری است. گاهی نوشتن نتیجهگیری واقعاً سخت است. وقتی اسم نتیجهگیری میآید همه فکر میکنند که باید جمله اول را بازدوباره بازنویسی کنند. باید گفت خیر. سعی کنید که جملات خود را به صورتی تمام کنید که کاربر احساس کند شما در این بخش همه چیز را گفتهاید. در واقع چیز دیگری نمانده است. خود این یک نوع نتیجهگیری است.
اصلاً نمیتوانیم جواب دقیقی برای این مسئله بدهیم. به متن شما بستگی دارد. مهم این است که تقسیمبندی و نوشتن پاراگرافها به صورتی باشد که جملات مفهومی داشته باشند. مسلماً هرچه تعداد کمتر باشد، بهتر است؛ اما خود را مجبور نکنید تا برای تعداد کمتر از کیفیت مطلب خود بکاهید.
اینکه چند جمله هم در پاراگراف باشد، باز هم جواب دقیقی ندارد. مهم این است که جملات نباید طولانی باشند. جمله طولانی باعث فاصله بین فاعل و فعل شده و از این رو خواننده نمیتواند ارتباط درستی بین اجزا برقرار کند. حداکثر طول جمله بهتر است که یک خط و نیم باشد.
مسئله بعدی رعایت اصول نگارشی است. فقط جمله کوتاه نیست که باعث خوانایی میشود. اصول نگارشی از جمله نقطه، ویرگول و غیره باید به درستی در سر جای خود قرار بگیرند تا خواننده بهتر بتواند این با نوشته ارتباط برقرار دهد. اگر لازم است، حتماً یک ویراستار برای این زمینه استخدام کنید.
این مقاله توسط میلاد قارونی در وبسایت آواتهوم تالیف گردیده است. کپی باذکر منبع بلامانع است.