آجرهای بنایی به نام تولید محتوا

تولید محتوا را می ­توان سیستمی به منظور خلق و ایجاد اطلاعات برای یک طیف مخاطب مشخص تعریف کرد. نوع محتوایی که تولید می­‌شود، چه به صورت نوشتاری و متن باشد، چه به صورت عکس یا ویدیو، اهدافی از قبیل: آگاهی‌­بخشی و اطلاع‌­رسانی، راهنمایی و فروش را دنبال می­‌کند.

باید توجه داشت که بر اساس نیازها و انتظارات مخاطب هدف، نوع محتوا انتخاب می­‌شود. اینکه محتوای خود را در قالب وبلاگ و مقاله ارائه دهید یا ویدئو، عکس و… . در این صورت با آنالیز و بررسی نتایج بازخوردها، می­ توان به راحتی و با سرعت بیشتر، میزان موفقیت‌آمیز بودن محتوای تولیدی را سنجید. در این مقاله قصد داریم انواع مختلف محتوا را معرفی کنیم و به بررسی اهداف تولید محتوا، نقش ­های مورد نیاز برای تولید محتوا، قالب‌های تولید محتوا، برنامه‌ها، روش­‌ها و راه‌­های حل مشکلات در مسیر تولید محتوا بپردازیم.

سه نوع اصلی محتوا عبارتند از: محتوای بنیادی، محتوای ورودی، محتوای تکامل‌یافته

محتوای بنیادی: محتوایی‌ست که سعی دارد به طور صریح و قاطع یک موضوع واحد را پوشش دهد. هدف از این نوع محتوا اغلب رهبری و هدایت عنوان می‌شود. در واقع این نوع از محتوا، برای ایجاد ارتباط با مخاطب و افزایش اعتبار و نفوذ بر روی مخاطب تولید می­‌شود.

محتوای ورودی: این محتوا به تبادل اطلاعات با مخاطب می‌پردازد و سعی دارد از این طریق با مخاطب ارتباط برقرار کند.

محتوای تکامل‌یافته: محتوایی­‌ست که به صورت منظم و زمان‌بندی شده تولید می‌­شود. مانند پست‌های یک وبلاگ که به طور منظم و پشت سرهم منتشر می‌شوند یا گزارشات خبری و یا قسمت­ های منظم یک برنامه مثل اپیزودهای پشت سر هم یک سریال و یا یک ویدیو.

حال سوالی که مطرح می­‌شود این است که برای هر کدام از انواع مختلف محتوا، چه میزان استانداردی وجود دارد؟ در جواب باید بگوییم که میزان محتوای تولیدی از شرکتی به شرکت دیگر و از شغلی به شغل دیگر متغیر است. شما مختار هستید که کوتاه­‌ترین محتوای ممکن را برای کار خود تهیه کنید، اما اینکه به بازخورد مطلوب خود دست خواهید یافت یا خیر، در گرو رضایت مخاطب است. بهترین راه این است که هر کدام از قالب­‌های محتوا به میزان قابل قبولی تهیه شوند. محتوای بنیادی باید کاملا معتبر و علمی باشد، لذا تولید آن به زمان زیادی نیازمند است. در نتیجه برای تولید این نوع محتوا به دانش و زمان کافی نیازمندید که ممکن است همیشه در اختیار نداشته باشید و به همین خاطر از این قالب محتوا به میزان کمتری تولید می‌شود. برای تولید محتوای ورودی نیازی نیست به طور عمیق و اساسی به مسائل پرداخته شود و زمان زیادی نمی‌­طلبد چرا که هدف اصلی از تولید این نوع محتوا، صرفا ایجاد ارتباط با مخاطب است، بنابراین با صرف زمان و دانش کمتر نیز می­‌توان به این هدف رسید.

محتوای تکامل­ یافته نیازمند تولید منظم و سازمان‌یافته است. هدف از تولید این نوع محتوا، ایجاد و نشر آگاهی است که عاملی­‌ست برای جذب مخاطب تا درباره محتوای تولیدی کنجکاو شده و به آن ترغیب شود.

هدف از تولید محتوا چیست؟

هدف از محتوای تبلیغاتی، خلق مخاطب و متقاعد‌کردن او برای خرید است، اما گفتیم که هدف از تولید محتوا، برقراری ارتباط با تک­­‌تک مخاطبان به صورت فردی و جداگانه است. در واقع محتوا میان تعداد کثیری از مخاطبین به اشتراک گذاشته می‌­شود و به علایق، مشکلات، آرزوها و امیدهای فردی هر یک از آنها می­‌پردازد. آگاهی از هدف اصلی تولید محتوا، نقش مهمی در اثربخشی آن دارد. اگر هدف محتوا این باشد که مخاطب را به انجام کاری ترغیب کند، می­‌بایست تک‌تک افراد را به صورت فرد به فرد مخاطب قرار دهد. این همان تفاوت میان صحبت‌کردن با کسی یا صحبت‌کردن برای کسی است. هنگامی که شما با کسی صحبت می‌کنید، در واقع او را به طور مستقیم مخاطب خود قرار داده‌اید اما زمانی که برای کسی صحبت می‌­کنید شما متکلم وحده هستید و این شخصیت تجاری شماست که مخاطب را می­‌سازد و معرفی می‌­کند. این روند بخشی از استراتژی محتوای شماست.

یکی از راه­‌های برقراری ارتباط با مخاطب، تولید محتوایی سرگرم‌کننده، آموزشی، حاوی اطلاعات و یا ترکیبی از هر سه این­ها باشد. محتوای سرگرم­‌کننده از بعد احساسی با مخاطب ارتباط برقرار می­‌کند. محتوای آموزشی روی سطح فکری و دانش افراد دست می‌گذارد و محتوای اطلاعاتی از نظر سطح توجه و تمرکز با مخاطب ارتباط برقرار می‌­گیرد.

محتوای احساسی/سرگرم­ کننده:

اگر می­‌خواهید از نظر احساسی با مخاطب ارتباط برقرار کنید، باید محتوایی درباره مردم تولید کنید. محتوای احساسی معمولا شکل و فرم داستانی دارد که به کمک حواس پنج‌­گانه، زبان توصیفی دارد، چرا که ما احساسات و تجربیات خود را از طریق این حواس بیان می­‌کنیم. وقتی چیزهایی را که می‌بینید، می­‌شنوید، می­‌چشید، لمس می­‌کنید و می‌بویید را توصیف می‌­کنید، مخاطب، متقابلا احساسات و عواطفی مشابه شما را تجربه و احساس خواهد کرد.

محتوای فکری ذهنی/آموزشی:

زمانی که هدف شما آموزش و تعلیم مخاطبین‌­تان باشد، باید محتوایی تولید کنید که به تجزیه و تحلیل داده­‌ها و اطلاعات بپردازد. اطلاعات و مستنداتی که در محتوای شما به کار می‌­رود، استدلال‌های ساختاری است که یک محتوای آموزشی را از نظریه‌ها و تئوری‌ها متمایز می‌­سازد. یک نظریه یا عقیده ممکن است بر اساس تجربه شخصی یا حرفه‌ای شما باشد اما بدون داده‌ها و اطلاعات مستند، ادعایی بیش نیست و نمی‌توان آن را جزو محتوای آموزشی به حساب آورد، زیرا درباره تجربه و عقیده یک شخص صحبت می‌کند در نتیجه به محتوای احساسی نزدیک‌تر است. تفاوت میان یک داستان با محتوای آموزشی در حقیقت رویارویی عینیت و واقعی‌بودن در برابر ذهنیت و تصور فردی است.

محتوای خبری (حاوی اطلاعات):

محتوای خبری به سه دلیل توجه خواننده را سریعا به خود جلب می­‌کند؛ تازگی اخبار، انتشار خبر و ارتباط نزدیک اخبار به امورات زندگی. شاخص‌­ترین مثال برای این نوع از محتوا، اخبار است. اخبار روزانه، وقایعی که به تازگی اتفاق افتاده است را در اسرع وقت گزارش می‌دهد. زمانی که محتوای خبری شما قشری از مخاطبان را در بر بگیرد و اخبار به آنها مربوط باشد، محتوای شما مورد توجه مخاطب قرار خواهد گرفت و تلاش شما به ثمر می‌­نشیند.

تیم تولید کننده محتوا

برای تولید محتوا بسته به نوع آن، مسئولیت­‌هایی تعریف شده است که هرکدام به نوبه خود بسیار مهم و کلیدی است. هر کدام از اعضا تیم تولیدکننده محتوا کاملا به مسئولیت خود آگاهی و اشراف دارد.

به طور کلی تولید محتوا شامل سه مرحله می­‌باشد؛ نوشتن، طراحی و تولید، ویرایش

نقش نوشتن در تولید محتوا:

فرآیند تولید محتوا همواره با نوشتن آغاز می­‌شود. چه در صورتی که قصد تولید محتوای نوشتاری داشته باشید، چه اینکه مقصود، ساخت یک ویدئو، وبلاگ و یا یک اثر هنری باشد. عمل نوشتن بیانگر اهداف محتوای شماست که از این طریق مخاطب را نیز درگیر می‌کند. برای بعضی افراد، نوشتن کار مشکلی است. شاید یکی از دلایل این باشد که افراد معمولا در نوشتن به جزئیات زیادی توجه می‌کنند. گاهی بارها و بارها جمله ­ای را نوشته و پاک می­‌کنند تا در نهایت بعد از ساعت‌ها صرف زمان، جمله مدنظرشان را می‌­یابند. اما نویسنده­‌های حرفه‌ای این کار را نمی­‌کنند. آن­ها فقط شروع به نوشتن می‌کنند و کلمات را بی­‌وقفه به روی کاغذ می‌آورند و زمانی که نوشتن به پایان رسید، دوباره به ابتدای متن بازگشته و آن را بازنویسی می­‌کنند. معمولا افراد از نوشتن می‌ترسند، زیرا خود را با نویسندگان بزرگ و صاحب­‌نام مقایسه می­‌کنند و از دریچه نگاه مخاطب نوشته‌های خود را می‌­خوانند و نقد می‌­کنند. اما زمانی که شما به عنوان یک نویسنده شروع به نوشتن می‌­کنید، انتظار این را ندارید که کلمات اولیه شما بسیار فوق­‌العاده از آب در بیایند. زیرا هر نویسنده‌­ای، چه مبتدی و چه حرفه‌ای می‌­داند که هر متن اولیه‌ای به اصلاح و بازنویسی نیاز دارد و قبل از اینکه متن نهایی به عنوان یک کار خوب و شسته رفته بیرون بیاید، نیاز به کمک گرفتن از ویراستاران، طراحان و کارشناسان تولید دارد.

نقش طراحی و تولید:

تمامی محتواها از قبیل وبلاگ، فیلم و یا کتاب، مراحل تولید محتوا را طی می‌کنند. ارائه و معرفی محتوایی که به صورت آنلاین روی اینترنت منتشر می‌­شود بر عهده تیم طراحی است. اگر در قالب یک نسخه تصویری یا چاپی باشد، در حیطه وظایف طراح گرافیک قرار می‌گیرد و اگر در قالب محتوای ویدئویی باشد، به تیم فیلمبرداری و ضبط نیازمندیم. باید دقت داشت فارغ از اینکه محتوا در چه قالبی تولید می­‌شود، هدف اصلی تیم طراحی این است که راهی را پیدا کنند تا ایده مدنظر از طریق بصری و سمعی به بهترین و تاثیرگذارترین شکل ممکن به نمایش درآید و به مخاطب معرفی شود. یک طراحی خوب همیشه با ایده ­هایی آغاز می‌شود که توسط نویسنده عنوان می‌­شود. سپس طراحان از ابزارهای بصری خود استفاده می­‌کنند تا ایده را منتقل و ارتباط با مخاطب را تقویت کنند.

نقش ویرایش در تولید محتوا

ویراستارها نقش بسیار مهمی در تولید محتوا ایفا می­‌کنند. آنها به بررسی و تصحیح املا و نگارش کلمات، اصطلاحات، علایم نگارشی و مفهوم بودن متن می­‌پردازند و در مقیاسی بزرگ تر به این مسئله دقت می­‌کنند که نویسنده سعی دارد چه بگوید و آیا با این متن، توانسته است به اهداف مدنظر خود برسد یا خیر. در حقیقت ویراستارها را می­ توان پلی میان نویسنده و مخاطب در نظر گرفت. اغلب افراد می‌­گویند که “من یک برنامه نرم افزاری در کامپیوترم دارم که کار اصلاح  نگارش کلمات را انجام می‌دهد، پس دیگر احتیاجی به ویراستار ندارم”. درست است که برخی نرم‌افزارهای دیجیتالی، بررسی و اصلاح متون را کمی آسان‌تر می­‌سازند اما این ابزارها کاملا مصنوعی بوده و هیچ کدام از آنها نمی‌توانند معنادار بودن یا قابل فهم‌بودن متن را تشخیص دهند. اگر فکر می‌کنید خودتان از پس ویرایش متن برمی­‌آیید باید بگوییم غیرممکن است، زیرا مغز شما مقصود شما را می‌داند و ناخودآگاه شما را مجبور خواهد کرد به جای آن چیزی که در واقع نوشته‌اید، آنچه را که مدنظرتان است را ببینید. تنها یک ویراستار می‌تواند به شما کمک کند، زیرا او هیچ پیش زمینه‌ای از منظور و هدف شما ندارد و به راحتی می‌تواند تشخیص دهد که آیا متن، به طور شفاف و واضح منظور نویسنده را می‌­رساند یا خیر.

این مقاله توسط سوده قدیمی در سایت آوات هوم ترجمه و تالیف شده است.

کپی با درج لینک بلامانع است.