۵ اشتباه مرگبار کپی رایترها

در پایان این راه یک آگهی پرفروش خواهید داشت.

رسیدن به یک چشم انداز زیبا و خوب از مسیر نتیجه برنامه‌ریزی و کار سخت است. از آنجایی که بسیاری از بازدیدکنندگان صفحه فروش را بدون خرید چیزی ترک می‌کنند، باید راهی را در پیش بگیریم که افراد بیشتری را نگه داریم. یکی از این دلایل، اشتباهات کپی‌رایترها در صفحه فروش است.

باهم به بررسی این اشتباهات و راه حل آنها می پردازیم:

۱-برای شخص نادرستی می نویسیم

گاهی اوقات متنی را نوشته‌ایم که برای مخاطب نادرستی است. به طور مثال اگر یک ماشین خانوادگی به فروش می‌رسانیم، ممکن است فکر کنیم که برای پدر خانواده باید آگهی بنویسیم، اما به طورمثال تحقیقات نشان می دهد که در اکثر موارد مادران هستند که تصمیم نهایی را درباره خرید ماشین می گیرند.

بنابراین اگر ما فقط برای پدران بنویسیم، اشتباه بزرگی را مرتکب شده ایم.

این همان اتفاقی است که در بازاریابی  b2b اتفاق می افتد، شما فکر می کنید محصول را به شخص A فروخته اید، اما در واقع شخص B  یا کمیته است که تصمیم نهایی را می گیرد.

نکته: شما نمی توانید یک آگهی فروش خوب بنویسید، اگر آن را برای شخص اشتباهی نوشته باشید.

راه حل: قبل از نوشتن تحقیقات خود را کامل کنید، مطمئن شوید برای چه کسی می نویسید، طوری تحقیق کنید که واقعا آن شخص را به خوبی بشناسید.

۲- قبل از نوشتن سوال اشتباهی را طرح می کنیم

به عنوان یک کپی رایترتازه کار، گاهی زمان زیادی را حول چگونگی انجام یک کار انجام می دهیم. خیلی وقت ها دوست داریم چیزی بنویسیم که هیجان انگیز و هوشمندانه باشد. اما بعد مدتی متوجه می شویم که این راه اشتباه است. چگونه نوشتن یک کپی رایت کمکی به بهبود ماجرا نمی کند، اگر ندانیم چه چیزی باید بگوییم.

نکته: نمی شود یک پیام اشتباه را خوب نوشت.

راه حل: اگر از خودم بپرسم، “چه باید بگویم”، نقطه شروع بسیار بهتری است تا اینکه، “چگونه باید بگویم؟”

و بالاخره راه حل نهایی این خواهد بود، مخاطب من چه چیزی می خواهد بشنود؟

از آنجایی که ما نمی دانیم مخاطب مان دقیقا چه چیزی می خواهد بشنود، باید سعی کنیم به درک عمیقی از آنچه که آنها هستند برسیم.

۳-مزایای زیادی را لیست می کنیم

به عنوان یک کپی رایتر شاید ابتدا باید یاد بگیریم که درباره مزایای یک محصول صحبت کنیم نه ویژگی ها.

اگر یک دستگاه تناسب اندام داریم، فقط نگوییم که سه دکمه دارد که دستگاه را تنظیم می کند، بلکه بگوییم چطور کمک می کند اندام خوبی داشته باشیم و یا به چطور به کاهش وزن کمک می کند.

اما مساله مهمی در این بین وجود دارد، من گاهی مطلبی می نویسم که مزایای فراوانی دارد، همه آنها خوب هستند اما لیست بلندی درست می شود.

باید بدانیم لیست بلند قدرت خود را از  دست می دهد، خواندن لیست ها به خودی خود خسته کننده هستند، فقط یک لیست از مزایا نمی تواند کمک کند. این طوری مزایای محصول شما به مرور شبیه محصولات دیگر می شود.

نکته: سایر تبلیغات فروش را نگاه کنید، به احتمال زیاد نکات مشابه زیادی در همه آنها پیدا خواهید کرد.

راه حل: فقط روی یکی از مزایا تمرکز کنید. همه پیام فروش را روی یک گزینه متمرکز کنید. حالا تبلیغاتی دارید که  لیستی از مزایا نیست، یک مزیت و یک پیام متمرکز دارد.

۴- قبل از اتمام کار فریب می خوریم!

ما معمولا سرفصل و یا تیترخوبی انتخاب می کنیم. طوفانی شروع می کنیم و تا وسط های متن به خوبی جلو می رویم، اما وقتی به پایان می رسیم محو می شویم. خیلی از ما علاقه زیادی به این کار داریم تا پایان مطلب مان را فورا جمع کنیم، بنابراین قبل از انتشار با دقت جملات پایانی را بررسی نمی کنیم تا از تاثیرگذاری مطلب مطمئن شویم.

این ضعفی است که بسیاری ازکپی رایترها دارند، شروع خوب و تا نیمه های کار هم به قوت خود ادامه دارد اما در نهایت پایان بدی رقم می زنند.

نکته: هیچ چیزی بدتر از این نیست در زمانی که فروش به پایان می رسد، تمرکز خود را از دست بدهید.

راه حل: مطلبی را که نوشته اید بررسی کنید و ببینید آیا این همان ضعفی است که با دیگران به اشتراک می گذارید؟ اگر این کار را انجام می دهید، هر بار خطوط آخر متن خود را بررسی کنید. باید احساس کنید که چشم اندازی را که می خواسته اید ترسیم کرده اید و به همراه متن تا خط پایان همراه شده اید.

۵- ما شبیه یک فروشنده ایم

وقتی که در طول زبان فروش سعی می کنیم فقط از زبان مان استفاده کنیم، اعتماد به نفس مان در مقابل خریدار بالا می رود و  حس خوبی به خریدار منتقل نمی شود. برای همین بهتر است، از رویکرد مکالمه ای در کپی رایتینگ استفاده کنیم.

نکته: نوشته متقاعد کننده به معنای نوشته ای تحمیل کننده نیست.

راه حل: وقتی متقاعد کننده به نظر می رسیم که به طور مثال فرزندمان را متقاعد کنیم که تکالیف مدرسه اش ارزشمند است. ما از زبانی برای صحبت با خانواده و دوستان مان استفاده می کنیم که احساس  راحتی و صمیمیت داشته باشیم. بنابراین از همین زبان ساده و صمیمی برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبان مان نیز استفاده می کنیم.

در حالی که زبان فروش مردم را ساکت نگه می دارد و باعث می شود آنها حالت دفاعی پیدا کنند، زبان گفتگو خلع سلاح می شود و باعث می شود مخاطب احساس امنیت کند.

در نهایت:

ممکن است بعضی از اشتباهات بالا را شما هم مرتکب شوید، اگر این طور است وقتی پیش نویس اولیه خود را نوشتید، دنبال ایرادات مطلب بگردید و قبل از انتشار آنها را درست کنید.

این مقاله توسط سحر تکلیفی از copyblogger ترجمه و تالیف شده است.

کپی با درج لینک بلامانع است.